جمعه ؛ 30 شهريور 1403
12 اسفند 1396 - 06:50

طلبکاری به جای پاسخگویی!

گویا جریان سیاسی اصلاحات همچنان قصد ندارد از سوءاستفاده‌های سیاسی از اتفاقات و حوادثی که در کشور رخ می‌دهد دست بکشد. فراموش‌شدنی نیست که آنها در ساعات اوج حادثه پلاسکو و در سخت‌ترین ساعات امداد به آتش‌نشانان عزیز مانده در زیر آوار ساختمان قدیمی خیابان جمهوری، چطور بازی سیاسی به راه انداختند و درخواست استعفای شهردار تهران را مطرح کردند؛
کد خبر : 253

پایگاه رهنما :

گویا جریان سیاسی اصلاحات همچنان قصد ندارد از سوءاستفاده‌های سیاسی از اتفاقات و حوادثی که در کشور رخ می‌دهد دست بکشد. فراموش‌شدنی نیست که آنها در ساعات اوج حادثه پلاسکو و در سخت‌ترین ساعات امداد به آتش‌نشانان عزیز مانده در زیر آوار ساختمان قدیمی خیابان جمهوری، چطور بازی سیاسی به راه انداختند و درخواست استعفای شهردار تهران را مطرح کردند؛ اما شاید حدس زده می‌شد پس از انتخابات‌های اخیر و پیروزی این جریان و در دست داشتن مسئولیت‌، این رویه غلط پایان یابد؛ ولی حتی حالا که بسیاری از مسئولیت‌ها در دست همقطاران آنان است، به جای پاسخگویی تلاش می‌کنند مخالفان سیاسی خود را  مسبب بروز حوادثی از این دست بدانند؛ چنانچه در جریان سقوط هواپیمای مسافربری تهران ‌ـ یاسوج شاهد چنین رویکردی بودیم. روزنامه «آرمان» در سرمقاله‌ای با عنوان «دلواپسان کلاه خود را قاضی کنند» بدون آنکه توضیح دهد نقش برجام و آن هم تبلیغات پر سرو صدا برای نوسازی ناوگان حمل‌ونقل هوایی در این میان چیست و بدون آنکه هنوز مشخص باشد که فرسودگی ناوگان حمل‌ونقل هوایی در این حادثه نقشی داشته است یا موضوع چیز دیگری بوده است، در این باره می‌نویسد: «با تصویب توافق وین و اجرای برجام دولت تصمیم به اصلاح و نوسازی ناوگان هوایی ‌کشور گرفت؛ اما مخالفان، دلواپس‌گونه در مقابل دولت ایستادگی کردند... زمانی که ایران توانست قراردادهایی برای خرید هواپیما منعقد کند، برخی دلواپسان که البته از طبقه «هواپیماسواران» هم هستند، سعی کردند چوب لای‌ چرخ دولت بگذارند و مخالفت کردند. مخالفان داخلی بیش از آمریکایی‌های مخالف با انعقاد این قرارداد، مخالفت می‌کردند... حال باید از آقایان دلواپس پرسید که نمی‌خواهید کلاه خود را قاضی کرده و جواب خانواده ۶۶ نفر فوتی حادثه اخیر را بدهید؟» یا روزنامه «بهار» در مطلبی  با عنوان «قربانیان سیاست» می‌نویسد: «اگر بخواهیم با عینک سیاست به این فاجعه بنگریم باید گفت که از دست رفتن جان سرنشینان این هواپیما ارتباط مستقیم با سیاست‌های تندروانه‌ای دارد که سال‌ها در کشور حاکم بوده است و به نوعی این عزیزان قربانی سیاست و سیاستمداران هستند. واقعیت آن است که ما سال‌ها در ایران تحت تأثیر تحریم‌های شدیدی در حوزه هواپیمایی بودیم که بر اثر آن امکان خرید هواپیماهای جدید و قطعات مورد نیاز برای هواپیماها وجود نداشته است. تحریم‌هایی که ارتباط مستقیمی با سیاست خارجی داشته است. سیاست خارجی که بر اساس آن، منافع ملی قربانی چارچوب‌هایی غیرقابل تعریف است که محاسبه «هزینه‌ـ فایده» تصمیمات هیچ جایگاهی در آن ندارد. سیاستی که بر اساس آن کمترین توجه به گفت‌وگو و پذیرش قواعد بین‌المللی می‌شود و در عمل سیاست «دیوارکشی به دور کشور» حرف اول را در آن می‌زند. آنان که در این روزها به یکباره دلواپس ناوگان هوایی کشور شده‌اند، چرا هیچ‌گاه به ریشه این ماجرا نمی‌پردازند و نقد خود را به آن سمت نمی‌برند؟ آیا کهنه بودن هواپیماها و میانگین بالای عمر ناوگان هوایی به وزارت راه و شهرسازی مرتبط است یا باید ریشه آن را در جای دیگری جست‌وجو کرد؟» روزنامه «آفتاب یزد» نیز با حمله به منتقدان دولت، مطلبی طلبکارانه نوشت: «برای اینکه این روزها را نبینیم تیتر زدیم به افتخار برجام»

جملاتی عجیب که بار دیگر نشان از یک بیماری و آسیب در فضای سیاسی کشور خبر می‌دهد که عبارت از عدم پذیرش مسئولیت و پاسخگو نبودن و ارجحیت دادن منافع حزبی و جناحی بر منافع ملی و عمومی؛ موضوعی که اگر برای حل و درمان آن چاره‌ای اندیشه نشود، می‌تواند در آینده آسیب‌های جبران‌ناپذیری برای کشور به همراه داشته باشد.

ارسال نظرات